کد مطلب:122841 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:308

ذکر حسن بن زید و فرزندان او
حسن بن زید مكنی به ابومحمد است و او را منصور دوانیقی حكومت مدینه ورساتیق داد. و او اول كسی است كه از علویین كه به سنت بنی عباس جامه سیاه پوشید و هشتاد سال زندگی كرد و زمان منصور و مهدی و هادی و رشید را دریافت.و این حسن با بنی عم خود عبدالله محض و پسرانش محمد و ابراهیم بینونتی داشت و هنگامی كه ابراهیم را شهید كردند و سرش را برای منصور آوردند درطشتی نهاده نزد او گذاشتند، حسن بن زید حاضر مجلس بود منصور گفت: صاحب این سر را میشناسی؟ حسن گفت: بلی میشناسم:



فتی كان یحمیه من الضیم سیفه

وینجیه من دارالهوان اجتنابها



این بگفت و بگریست. منصور گفت كه من دوست نداشتم كه او مقتول شود ولكن او خواست سر مرا از تن دور كند من سر او را برگرفتم. خطیب بغداد در «تاریخ بغداد» گفته كه حسن بن زید یكی از اسخیاء است، ازجانب منصور پنج سال حكومت مدینه داشت پس از آن منصور بر او غضب كرد واو را عزل كرده و اموالش را گرفت و او را در بغداد حبس كرد و پیوسته در محبس بود تا منصور وفات كرد و مهدی خلیفه شد. پس مهدی او را از محبس در آورد واموالی كه از او رفته بود به او برگردانید و پیوسته با او بود تا آنكه در «حاجر» كه نام موضعی است در طریق حج در وقتی كه به اراده حج میرفت وفات كرد. و خطیب روایت كرده از اسماعیل پسر حسن بن زید كه گفت: پدرم نماز صبح را دراول وقت كه هوا تاریك بود به جای میآورد، روزی نماز صبح را ادا كرده ومیخواست سوار شود برود به سوی مال خود به غابه كه آمد نزد او مصعب بن ثابت بن عبدالله بن زبیر و پسرش عبدالله بن مصعب و گفت به پدرم شعری خوانده ام گوش بكن، پدرم گفت این ساعت ساعت شعر خواندن نیست. مصعب گفت ترا سوگند میدهم به قرابت و خویشی كه با رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم داری كه گوش كنی پس خواند:



یابن بنت النبی وابن علی

انت انت المجیر من ذی الزمان



مقصدش از این اشعار آن بود كه حسن دین او را ادا كند، حسن قرض او را ادا كرد. و حسن بن زید را هفت پسر بود: اول: ابومحمد قاسم و آن بزرگترین اولاد حسن است و مادرش ام سلمه دختر حسین اثرم است و مردی پارسا و پرهیزكار بود و به اتقاق بنی عباس بر محمد بن عبدالله نفس زكیه خصومت داشت و او را چهار پسر ودو دختر بود و اسامی ایشان بدینگونه است: اول: عبدالرحمن بن شجری منسوب به شجره و آن قریه ایست از قرای مدینه واو پدر قبایل و صاحب اولاد و عشیره است و از فرزندزادگان اوست داعی صغیر وهو قاسم بن الحسن بن علی بن عبدالرحمن الشجری و پسرش محمد نقیب بغداددر زمان معزالدوله دیلمی صاحب قضایای كثیره است كه در «عمده الطالب»ذكر شده. و اما داعی كبیر از بنی اعمام اوست و نسبش منتهی به اسماعیل بن حسن بن زید میشود چنانچه بعد از این حال او بیاید. دوم: محمد بطحائی و به روایتی بطحانی بانون بر وزن سبحانی نام محله ایست در مدینه،و بعضی او را منسوب به بطحا دانسته اند (به فتح باء موحده) و در نسبت به نون زائده آورده اند چنانچه اهل صنعا را صنعانی گویند.و بالجمله، محمد بن قاسم را به سبب طول اقامت در بطحا یا ساكن بودن در بطحان،بطحانی گویند و او فقیه بوده و پدر قبایل و صاحب اولاد و عشیره است و از احفاداو است ابوالحسن علی بن الحسین اخی مسمعی داماد صاحب بن عباد و او ازاهل علم و فضل و ادب بوده و رئیس بوده به همدان و چون از دختر صاحب بن عباد پسرش عباد متولد شد صاحب بن عباد مسرور شد و اشعاری بگفت از جمله این است:



الحمد لله حمدا دآئما ابدا

قد صار سبط رسول الله لی ولدا



و نیز سادات اصفهانی معروف به «سادات گلستانه» نسبشان به محمد بطحانی منتهی میشود، چه آنكه جد «سادات گلستانه» كه یكی از دخترزادگان صاحب عباداست بدین نسب ذكر شده: هو شرفشاه بن عباد بن ابی الفتوح محمد بن ابی الفضل حسین بن علی بن حسین بن حسن بن قاسم بن بطحانی و از اولاد اوست سید عالم فاضل مصنف جلیل مجدالدین عباد بن احمد بن اسماعیل بن علی بن حسن بن شرفشاه مذكور قضاوت اصفهان با او بود در عهد سلطان اولجایتو محمد بن ارغون. صاحب «عمده الطالب» گفته: و از كسانی كه یافتم منسوب به بطحانی، ناصرالدین علی بن مهدی بن محمد بن حسین بن زید بن محمد بن احمد بن جعفر بن عبدالرحمن بن محمد بطحانی مدفون بشق قم در مدرسه واقعه بمحله ی سوزانیك. و از اولاد بطحانی است ابوالحسن ناصر بن مهدی بن حمزه وزیررازی المنشأ مازندرانی المولد، بعد از قتل سید نقیب عزالدین یحیی بن محمدنقیب ری و قم و آمل، به بغداد رفت و با او بود محمد بن یحیی نقیب مذكور. پس تفویض شد باو نقابت پس از آن نیابت وزارت به او تفویض شد، پس او نقابت رابه محمد بن یحیی گذاشت و كامل شد برای او امر وزارت و او یكی از چهار وزیراست كه كامل شد برای ایشان وزارت در زمان خلیفه الناصرلدین الله عباسی وپیوسته در جلالت و تسلط و نفاذ امر بود تا وقتی كه عزل شد، وفات كرد در بغدادسنه ششصد و هفده. سوم حمزه، چهارم حسن و بعضی حسن نامی را از اولاد قاسم شمار نكرده اند بلكه ازبرای او سه پسر قائل شده اند، و اما دو دختر او یكی خدیجه است و آن زوجه ابن عم خود جناب عبدالعظیم حسنی مدفون به ری است و دیگر عبیده زوجه پسر عم خود طاهر بن زید بن حسن بن زید بن حسن است. دوم: از پسران حسن بن زید بن الحسن علیه السلام ابوالحسن علی است مادر او ام ولد و لقب او «شدید» است و او در حبس منصور وفات یافت و او را دختری بود به نام فاطمه و نیز علی را كنیزكی بود هیفاء نام داشت و از وی حامله گشت وهنوز حمل خود را فرو نگذاشته بود كه «علی شدید» وفات كرد و چون مدت حمل به سر رسید هیفاء پسری آورد حسن او را عبدالله نام نهاد و او را بسیار دوست میداشت و خلیفه خویش همی خواند و چون به حد رشد رسید و عیال اختیار كردخداوند او را نه پسر عطا فرمود: احمد، قاسم، حسن، عبدالعظیم، محمد، ابراهیم،علی اكبر، علی اصغر، زید.